بی‌بی، آدم ترقی می‌کنه!

شکر پنیر همون جادوییه که از دل بجنورد اومده و یه جون تازه به چای‌ت میده! از هل‌دار و گل‌محمدی تا زعفرونی، تو دهن آب میشه ولی تو دل می‌مونه.

تو دورهمی شیرینی‌ها نقل که از راه می‌رسه همه توی یه چیز اتفاق نظر دارن: نقل مجلس نقله! قند رو بذار کنار، چایت رو با نقل مجلس بخور وقتی خونه‌ای یا سرکار.

مهمونی مزه‌ها توی حلوا مغزین به راهه. از شیره انگور و شیره خرما و شیره توت تا کنجد و فندق، همه با هم تو برنامه‌ن تا کام چایت رو شیرین کنن.

همونقدر که خاصیت عناب زیاده خوردنش سخته. اما وقتی بشه یه حبه‌ی کوچیک، خوردنش با چای، ذهنت رو باز میکنه مثه مکعب روبیک!

وقتی از شکار برمی‌گردی هیچی به اندازه‌‌ی سوهان نمی چسبه. این عادت ناصرالدین شاه بود ولی برای شاهانه چای خوردن شکار لازم نیست، از هر جا که برگردی سوهان با چای می‌چسبه.

مثه سوهان که آهن رو می‌بره غذای من رو برید! این رو نماینده شاه گفت و اسم سوهان شد سوهان. یه حبه‌‌ش با چای، همون برگ آس تو دستته که هم غذات رو می‌بره هم شاه دلت رو.

جمع کاشونیا اینجا جمعه! ترکیبی از طعم‌های دارچینی، کاکائویی و میوه‌ای که غلت زدن تو عطر هل و زرشک و زعفرون. یه حبه‌ش با چای مثه قدم زدن تو باغ‌های پر از گل کاشانه.